نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه فلسفه دانشگاه تهران (دانشکدگان فارابی)
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
لوئیس در کتاب مسیحیت ناب کوشیده است بر مبنای «عینی بودن ارزشهای اخلاقی» استدلالی برای «اثبات وجود خداوند» ارائه دهد. بنابر عقیدة او قوانین اخلاقی عینی وجود دارند و ما در رفتار خویش به نوعی معیار عینی و رفتاری تمسک میکنیم که انتظار داریم طرف مقابل به آن معرفت داشته باشد. این که همة انسانها در هر فرهنگ، دین و آئینی باشند خود را ملزم میدانند که به نحو خاصی رفتار کنند و راه گریزی از آن ندارند و زمانی که بر خلاف آن رفتار میکنند خود را مورد ملامت قرار میدهند، حاکی از واقعی و عینی بودن احکام اخلاقی است که فراتر از رفتار عادی و معمول انسانهاست. قوانینی که هیچ یک از آنها را ما وضع نکردهایم، اما به نحو پیشینی مییابیم که این قوانین بر ما تحمیل میشوند و ما را در موقعیتهای مختلف تحت فشار قرار میدهند. لوئیس خاستگاه عینیت احکام و ارزشهای اخلاقی را خدا میداند چون طبیعتگرایی هرگز نمیتواند حضور ارزشهای واقعی اخلاقی را توجیه و تبیین کند، چرا که امر مادی به هیچ وجه نمیتواند تعالیمی برای انسان داشته باشد.
بنابرین حضور ارزشهای اخلاقی نشانه و شاهدی است برای دلالت بر یک روح یا ذهن برتری که این قوانین را به ما القاء کرده است که او همان خداست. در این جستار ادعای او را تقریر کرده و نقدهای مطرح شده و به نحو خاص نقدهای گنسلر بر استدلال او را شرح داده و مورد گفتوگو قرار میدهیم.
کلیدواژهها [English]
https://www.jstor.org/stable/10.2307/48579655